نویسه جدید وبلاگ

من توی فصل پائیز،موقعه ای که داشتند برگها زرد میشدند ومیریختند ،13روز هم ازباز شدن مدرسه ها گذشته بود تو شمال ایران بدنیا اومدم .اولین بچه مامانی وبابایم بودم .اولی بودنو دوست دارم

مامانم از دیدن من خیلی ذوق زده شده بود،تو پوستش نمی گنجید .مامانی میگفت وقتی بدنیا اومدم تا صبح بیداربودم نه گریه میکردم نه شیر میخواستم خلاصه پسر آرومی بودم ،اینقده خشجل بودم فباورکنید،البته ازدید مامانم......



















متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی